مقالات >> سلامت >> دانستنی های سلامت >>
رنگها يكی از اجزاي جدايي ناپذير دنيای اطراف ما ميباشند كه در همه جا به چشم ميخورند. از شكوه و زيبايي رنگِ غروب خورشيد گرفته تا چراغهاي رنگارنگ فروشگاهها و مغازهها.
اين رنگها بدون اينكه ما از آن آگاهي داشته باشيم بر روي ما تأثير ميگذارند، رنگها ميتوانند بر احساسات ما تأثيرگذار باشند و اين توانايي را دارند كه احساسات ما را تغيير داده و لبخندي بر لبان ما بنشانند. بنابراين، رنگها ميتوانند حواس ما را تحت تأثير قرار داده و اثرات درماني در زندگي ما داشته باشند. انرژيهايي كه در سرتاسر جسم مادي ما جريان دارد و ما را احاطه كرده داراي ارتعاش مخصوص به خود ميباشند كه با ارتعاش رنگ و يا گروهي از رنگها كه ما بهطور اتفاقي با آنها برخورد ميكنيم ارتعاش خود را هماهنگ ميكنند، بنابر اين رنگها انرژيهاي موجود در بدن ما را تحت تأثير قرار ميدهند و ميتوانند سبب تقويت و يا برعكس تضعيف انرژي در بدن ما شوند.
زبان رنگها
با آگاهي يافتن از زبان رنگها، ميتوانيم تا حدودي چگونگي تأثير آنها بر روي انرژي بدن خود را دريابيم. هريك از افراد بر روي رنگ خاصي نظر دارند و اغلب با ديدن آن رنگ خاص، يك واكنش احساسي خاصي در فرد ايجاد ميشود؛ بهطور مثال اين افراد از پوشيدن يك رنگ خاص امتناع ميكنند و يا نسبت به يك رنگ علاقة بيشتري دارند. افراد اغلب به يك بخش خاصي از طيف رنگها جذب ميشوند- اعم از رنگهاي كرم، قرمز پررنگ، نارنجي و يا طيفي از رنگ سبز.
نظر افراد بر روي رنگ خاصي ميتواند در طي زمان تغيير كند مثلاً فردي كه مدتها رنگ سبز براي وي خوشايند بوده ممكن است پس از مدتي نظر وي تغيير كرده و رنگ ديگري را ترجيح دهد؛ و اين نشان دهندة اين است كه در حقيقت تغييراتي در بخش انرژي بدن ما صورت گرفته كه نظر فرد بر روي رنگ مورد علاقهاش تغيير كرده است. اگر احساس ما نسبت به يك رنگ در طي زمان تغيير پيدا كرد و ما نسبت به آن رنگ احساس تنفر و دلزدگي پيدا كرديم، اين ميتواند حاكي از آن باشد كه اين رنگ در ساختار انرژيكي جسم ما كمتر مورد توجه قرار گرفته و يا اصلاً به آن توجهي نشده است. هرچقدر از جنبههاي مختلف دروني خود آگاهي بيشتري پيدا كنيم بهتر ميتوانيم آنها را به حالت تعادل برسانيم.
چاكراها- Chakras
در بدن ما هفت مركز مهم انرژي وجود دارد كه به آنها «چاكرا» ميگويند، نوسان ارتعاش انرژيهاي موجود در اين مراكز با نوسان ارتعاش رنگهاي رنگين كمان- قرمز، نارنجي، زرد، سبز، آبي، نيلي، و بنفش- يكي ميباشد. هريك از اين چاكراها با مناطق و اندامهاي خاصي از بدن در ارتباطند، در حاليكه انرژي در بدن از طريق اين چاكراها جريان يافته و پخش ميشود رنگ خاصي را در محيط نامرئي خود منتشر ميكند و از آنجايي كه هر رنگ داراي ارتعاش خاصي است اين ارتعاشات ميتوانند بر روي جسم و روان ما تأثيرگذار باشند. حال اگر بتوانيم از طريق رنگها، تغييرات انرژيكي مثبتي را در مناطق انرژي بدن (چاكراها) ايجاد كنيم بهتدريج هر نوع عدم تعادل و يا عدم توازن در جسم ما تصحيح خواهد شد.
رنگ سبز
رنگ سبز- سبز تازه و نو كه بههنگام فصل بهار در درختان و برگها ديده ميشود- را در ذهن خود تجسم كنيد، رنگ سبز حس ويژهاي از خوشبيني و مثبتانديشي و نگاه روشن به آينده داشتن در ما ايجاد ميكند. حال اگر آن قسمت از انرژي بدن كه با رنگ سبز در ارتباط است به هر نحوي با مانع روبهرو شده باشد و از حالت تعادل خود خارج شود حسي از خشم شديد و احساس سَرخوردگي و ناكامي در ما ايجاد ميشود و ما را تبديل به فردي آسيبپذير و پرخاشگر ميكند (عوامل بيروني و محيطي و يا عوامل دروني ميتوانند انرژي بدن را از حالت تعادل خارج كنند.)
رنگ قرمز
رنگ قرمز- قرمز زنده و هيجانآور كه بيانگر زندگي و انرژي است- را در ذهن خود مجسم كنيد. اين رنگ شما را به مبارزه دعوت ميكند و حسي از هيجان، هشياري و آگاهي و فعال بودن در عرصة زندگي ايجاد ميكند. رنگ قرمز، رنگِ زندگي است. رنگ قلب است و اين توانايي را دارد كه مردم را به سوي يكديگر جذب كند. حال اگر آن قسمت از انرژي بدن كه با رنگ قرمز مرتبط است بهخوبي كار نكند و عملكرد آن دچار اختلال شود، حس رنجش و دلخوري و حسادت در فرد زياد ميشود و در نتيجه فرد نگرشي تنگ نظرانه نسبت به مردم پيدا ميكند- دوست ندارد با ديگران باصطلاح قاطي شده و تنهايي و انزوا را ترجيح ميدهد- در حاليكه دوست داشتنِ خود و ديگران از ضروريات يك زندگي است و وجود چنين حسي در افراد منجر به لذت بردن از تمام جوانب زندگي فرد ميشود.
رنگ زرد
رنگ زرد از رنگهاي گرم ميباشد كه جلوهاي از نور خورشيد است و بر هر چيزي بتابد آن را درخشانتر نشان ميدهد. با انرژي كه از رنگ زرد ميگيريم توانايي ما در تحمل سختيها و مشكلات زندگي بيشتر ميشود و مسائل و مشكلات را راحتتر تجزيه و تحليل ميكنيم و سعي داريم از آنها درس بگيريم. اگر انرژي بدن در حالت تعادل و توازن باشد، رنگ زرد حسي از شادي و سرور در ما ايجاد ميكند. اگر ميزان انرژي در حالت عدم تعادل و توازن باشد زماني كه در موقعيتهاي سخت و دشوار زندگي قرار ميگيريد احساس عجز و ناتواناني داريد و قادر به تحمل آن نيستيد و مانند اين است كه اين موقعيتهاي دشوار، نيروي جسمي و احساسات شما را كمتوان كردهاند. ما بايد ياد بگيريم كه به خود و خواستههاي خود احترام بگذاريم قبل از اينكه ديگران به آنها احترام بگذارند. حال تصور كنيد زماني كه رنگ زرد را در ذهن خود مجسم ميكنيد كداميك از اين دو حس به شما دست ميدهد: حس شادي و سرور و يا احساس عجز و ناتواني.
رنگ سفيد
رنگ سفيد- سفيد به سفيدي و پاكي برفي كه از آسمان ميبارد- را در ذهن خود مجسم كنيد؛ ارتعاش رنگ سفيد زوايايي از زندگي را كه واقعاً ضروري و مهم ميباشند بر ما آشكار و روشن ميكند و بهدنبال سهل و ساده كردن و پالايش جنبههاي زندگي ميباشد. رنگ سفيد نُمادي است از زمان صلح و آرامش كه فرصتي است براي تجديد نظر كردن و ارزيابي نيروهاي جسمي روحي و رواني در خود، در نتيجه ميتوانيم قواي خود را تقويت كنيم. زماني كه در وجود ما انرژي مرتبط با رنگ سفيد در حالت عدم تعادل باشد، ما احساس درد در زندگي ميكنيم و از آنجايي كه اين درد را هميشه با خود داريم احساس غم و ناراحتي، افسردگي داريم و يا حتي احساس ميكنيم به ما خيانت شده و اصلاً فراموش مي كنيم كه اين بارِ سنگينِ درد را بر زمين بگذاريم و خود را رها سازيم.
رنگ آبي
رنگ آبي- آبي دريا و يا آسمان آبي تيره بههنگام شب- را در ذهن خود مجسم كنيد. ارتعاش اين رنگ روان بون و سيال بودن در زندگي همچون آب را به ما منتقل ميكند، و به ما ميآموزد كه همچون آب با پستي و بلنديهاي زندگي و فراز و نشيبهاي آن روان شويم و تغييرات زندگي را كه چارهاي جز پذيرفتن آن نداريم با آرامش و طمأنينه بپذيريم. آب هميشه همچون آينه، خودِ ما را به ما مينماياند و تمام ويژگيها اعم از مثبت و منفي را به ما نشان ميدهد؛ اگر انرژي مرتبط با رنگ آبي در حالت تعادل نباشد، دائماً در زندگي احساس ترس و وحشت داريم و حس اضطراب و نگراني از زندگي ما را رنج ميدهد تا جايي كه اين حس، تمام قواي دروني و جسمي ما را تضعيف كرده و احساس ميكنيم در زندگي دائماً در خطر هستيم و امكان آرامش و آسايش براي ما نيست.
منبع : سايت webMD
مترجم : نوري فرد